
ساعتهای مچی و ساعتهای مبدل
زنان چند قرن قبل از اینکه مردان به بستن ساعت مچی عادت کنند از ساعتهای مچی استفاده میکردند. قبل از اینکه ساعت مچی مردانه ساخته شود، مردان به این مهم پی برده بودند که گاهی اوقات لازم است که یک ساعت مچی به دستشان ببندند، اما از اینکه زنانه به نظر برسند واهمه داشتند. برای غلبه بر این تعصب بیجا لوازمی که به مردان اجازه میداد که یک ساعت جیبی را به صورت موقت به مچ دستشان ببندند، طراحی شدند. این لوازم کاملا کاربردی به نظر میرسیدند و اصلا شبیه ساعت مچی زنانه نبودند.
مدل اولیه، یک قاب چرمی بر روی یک بند بود که به عنوان «ساعت بند» شناخته شد. مدلهای دیگر هم عملکرد مشابهی داشتند که یکی از آنها در این صفحه با نام مبدل ساعت توصیف خواهد شد.
(خرید ساعت مچی مردانه)
بند ساعت: از جیب به مچ دست
در قرن نوزدهم، ساعت مچی از کالایی گرانقیمت که فقط تعداد اندکی قادر به خرید آن بودند به کالای روزمرهای تبدیل شد که بسیاری از مردم به آن احتیاج داشتند. این مسئله تا حدی به خاطر پیشرفت در تولید بود که هزینهها را کاهش داده بود و تا حدی ناشی از افزایش اهمیت زمانبندی دقیق بود. رونق راهآهن در سال 1840 موجب بروز انقلابی در انگلستان شد که اسبهای آهسته و قایقهای آبی جای خود را به قطارهای سریعالسیر دادند. رسیدن به یک قطار مستلزم پیروی از جدول زمانی بود که آن هم نیازمند ساعت مچی بود.
مردان نظامی خیلی زود متوجه شدند که در کنترل عملیاتهای استراتژیک میتوان به جای استفاده از سیگنالهای تصویری یا شنیداری از زمان استفاده کرد و از اینرو حملات غافلگیرکننده را افزایش داد. در عملیاتهای دفاعی این امکان به وجود آمد که بدون اینکه دشمن متوجه شود همزمان چندین حمله را سازماندهی کرد.
بستن یک ساعت به مچ دست به گونهای که هنگام اسب سواری به جای درگیر بودن با یک ساعت جیبی بتوان سریعا آن را چک کرد، امری بدیهی به نظر میرسید. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سربازان انگلیسی که در شمال هندوستان مستقر بودند در زمان سومین جنگ برمه در سالهای 7-1885 از ساعت هایی با بندهای چرمی استفاده میکردند.
همانگونه که در تصویر نشان داده شده، ساعتهای جیبی که مخصوص بستن به دست بودند با بندهای مچی در قابهای چرمی قرار میگرفتند. این ساعتها «ساعت های بندی» نامیده می شدند و این مزیت را داشتند که در شرایط مقتضی مردان میتوانستند از آنها به عنوان ساعت مچی مردانه استفاده کنند و سپس زمانهایی که بیشتر بر طبق مد روز عمل میکردند تا قوانین مقتضی، آن را به جیب خود برگردانند.
اولین ثبت اختراعی که برای یکی از این ساعتهای بندی توسط جی. آر. بولداک وجود دارد به تاریخ 7 مارس 1900 و با عنوان «یک ساعت مچی اصلاح شده» ثبت شده است، که البته این سوال را به ذهن میآورد که این مدل نسبت به چه چیزی اصلاح شده است؟ مسلما مدل ساعت مچی قبل از سال 1900 نیز وجود داشته که آقای بولداک فکر کرده است که میتواند آن را بهبود ببخشد. ثبت اختراع قدیمیتری یافت نشده اما حتما وجود داشته است.
آرتور گارستین و مدل ثبت شدهی 217622
چندین بندِ ساعت مچی مثل ساعتهای موجود در تصویر زیر را وجود دارند و علائم اختصاری «RD 217622» بر روی همهی آنها حک شده است. این علائم اشارهای به یک مدل ثبت شده تشخیص داده شده اند، از اینرو جستجوهایی صورت گرفته و همانگونه که در قسمت راست تصویر نشان داده شده است، گزارشی در دفتر وزارت بازرگانی به دست آمده است . موارد ثبت شدهی موجود در دفتر وزارت بازرگانی که با خط زیبا بر روی صفحهی مسی نوشته شدهاند، نشان میدهند که ثبت کننده، تاجر کالاهای چرم، آرتور گارستین بوده که در میدان کوئین لندن ساکن بوده است. تاریخ ثبت این مدل ساعت مچی یا ساعت مچی بنددار RD 217622، دوم سپتامبر سال 1893 است.
مطمئنا شرکت گارستین این بندهای ساعت مچی چرمی یا ساعتهای مچی بنددار را قبل از سال 1893 نیز تولید میکرده است. شواهدی وجود دارند مبنی بر اینکه آنها این ساعتها را در سالهای قبلتر مثل سال 1888 و حتی قبل از آن نیز تولید میکردهاند.
آرتور گارستین بیزینس خود را به عنوان یک تولیدکننده، عمده فروش و خرده فروشِ کالاهای چرمی در سال 1870 تاسیس کرد. علامت اسپانسر «AG» در 20 آگوست 1888 در دفتر ارزیابی لندن وارد شده است و جزئیات آن با عنوان آ.گارستین و شرکا، خیابان 53 و 54 جوین لندن ثبت شده است. در سال 1897 شرکت گارستین و شرکا به عنوان تولیدکنندگان مچ بند، کمربند، بند چرمی، کیف، چمدان کوچک و بندهای ساعت، پوزه بند سگ، قلّادهی سگ و کیفهای چرمی شتاخته میشدند
اولین ساعتهای مچی یا بندهای مچی احتمالا برای انجام کارهای منحصربفرد به کار میرفتند، در اختیار افسرانی قرار میگرفتند که به طور مکرر مجبور بودند که ساعتهای جیبی خود را بیرون بیاورند و فهمیدند که فکر خوبی است که از زین ساز محلی خود یا چرمسازان دیگر بخواهند که بندهای چرمی سفارشی برای آنها بسازند. ثبت ساعت مچی RD 217622 یا مدل بند ساعت مچی ثبت شده در سال 1893 نشان میدهد که تا آن زمان آرتور گارستین تشخیص داده بود که تا سال 1893 تقاضای زیادی برای بندهای مچی ساعتهای جیبی به وجود خواهد آمد که ارزشش را داشت که به جای دردسرها و هزینهی تولید یک طرح اولیهی قابل ثبت و به تولید رساندن آن این ایده را انجام دهد. این مسئله نشان میدهد که ساخت این ساعتها چندی قبل شروع شده بود. گارستین این ایده را از کجا گرفته بود؟ شاید مشتری یا آشنایی داشته که در ارتش خدمت میکرده و این موضوع را به او پیشنهاد کرده است یا شاید از او خواسته است که یکی برایش بسازد و در نتیجه او پتانسیل این کار را درک کرده است.
آیا خاستگاه این ایده در هندوستان بوده است؟
ماپین و وب در زمان جنگ بزرگ بیان میکنند که ساعت «کمپین» آنها اولین بار در شهر امدرمان سودان به تعداد زیاد مورد استفاده قرار گرفته است. جنگ امدرمان در 2 سپتامبر 1898 اتفاق افتاد که زمانی بود که ارتش انگلیس به فرماندهی ژنرال سِر هربرت کچنر، ارتش عبدالله التاشی را در تلاش برای فتح دوبارهی سودان شکست داد. این اتفاق کمی قبل از شروع ناگهانی جنگهای بوئر رخ داد اما جای هیچ شک و شبهه ای نیست که ملزومات ارتش سواره نظام برای دستیابی به زمان دقیق به شدت یکسان بود.
ارتش بریتانیا در نیمهی دوم قرن نوزدهم درگیر تعداد زیادی لشکرکشی خارجی بود و به نظر میرسد که در همین زمان بود که مردان ارتش بریتانیا شروع به بستن ساعتهای مچی مردانه کردند. ریچارد ادواردز، یکی از ساعتجمعکنهای قدیمی، عکسهایی از سربازانی که ساعتهای مچی دارند و در لشکرکشی هازارا در مرز شمال غربی در نیمال هندوستان گرفته شدهاند را جمع کرده است و به قطع یقین به 9 نوامبر 1888 و 48 ساعت قبل یا بعد از آن مربوط هستند و عکسی دیگر ساعتهایی را با بند چرمی نشان میدهد که در سومین جنگ برمه در سال 1885-7 گرفته شدهاند. جستجوی هزاران عکسی که در موزهی ملی ارتش و موزهی آتشین توپخانهی سلطنتی ریچارد وجود دارند هیچ گونه عکسی با ساعت مچی که قبل از سال 1885 گرفته شده باشند را نشان نداد اما تعداد زیادی عکس وجود داشتند که پس از 1887 در هندوستان/ برمه گرفته شده بودند، بنابراین او نتیجه گرفت که ساعت مچی بین سالهای 1885 و 1887 به طور گسترده توسط نیروهای امپراطوری بریتانیا در هندوستان و یا در مرزهای شمال غربی مورد استفاده قرار میگرفت.
در شرحی که در مورد مدل ساعت مچی چرمی ثبت شده توسط آرتور گارستین در سال 1893 نوشته شده، این سوال مطرح شده است که گارستین از کجا این ایده را گرفته است؟ شاید مشتری یا آشنایی داشته که در ارتش خدمت میکرده و این موضوع را به او پیشنهاد کرده است یا شاید از او خواسته است که یکی برایش بسازد و در نتیجه او پتانسیل این کار را درک کرده است. سال 1877، شخصی به نام جورج گارستین در نهمین هنگ بنگال لانسرز (سواره نظام هادسون) وجود داشت که فرماندهی هنگ را در دسامبر 1894 به دست گرفت. برای دسترسی به زندگینامهی خلاصه شدهی جورج لیندسی گارستین به britishempire.co.uk مراجعه کنید. با تشکر از استفن لوسکام که این اطلاعات را در اختیار گذاشته است.
جورج گارستین در هندوستان و از پدری قاضی که به ارتش خدمت میکرد متولد شد، اما معلوم نیست که آیا یک ارتباط فامیلی با آرتور گارستین که ریاست شرکت کالاهای چرمی لندن را بر عهده داشت، داشته است یا نه؟ لینک زندگینامهای که قبلا بدان اشاره شد میگوید که او «در اوایل لشکرکشی تیرا و هنگام بازگشت از انگلستان گم شد». لشکرکشی تیرا در واکنش به از دست دادن کنترل تنگهی خیبر در 25 اگوست 1897 انجام شد و در آغاز آن اکتبر 1897 بود. این منبع نشان میدهد که گارستین به انگلستان رفته و از آنجا که در سال 1897 چهل و شش ساله بوده، احتمالا اولین سفر او به انگلستان نبوده است.
آیا جورج گارستین در یکی از سفرهایش به انگلستان به دیدار یکی از خویشاوندش یعنی آرتور گارستین، تولیدکنندهی کالاهای چرمی در لندن رفته و در مورد مدل ساعت مچی چرمی با او صحبت کرده است؟ شاید مدل ثبت شدهی بند ساعت مچی RD 217622 سال 1893 از یکی از همین ملاقاتها به وجود آمده است – زمانی که این طرح ثبت شد، جورج گارستین 42 ساله بوده و در آن زمان شش سال بوده است که در نهمین هنگ بنگال لانسرز خدمت میکرده است.
عکس گروهی نهمین هنگ بنگال لانسرز در سال 1897 که در اینجا آوردهایم در تصویرگریهای مربوط به نیروی دریایی و ارتش به نمایش درآمده است. مردی که در وسط گروه نشسته سرهنگ جورج گارستین و مرد جوان سمت چپی در ردیف جلویی یک ساعت مچی مردانه در دست دارد. همزمانی اسم گارستین و وجود ساعت مچی مردانهی بند دار در تصویر جالب است.
دنیس هریس، در مقالهای که در آگوست سال 1998 در نشریهی ساعتسازی BHI با عنوان «ساعتهای مچی اولیه در دوران جنگهای سالهای 1899-1920» اعلام میکند که اشاره به زنانی که ساعتهای مچی زنانه را در اسب سواری یا شکار به صورت دستبندهای چرمی به دست میکردند اولین بار در نشریهی ساعت سازی که در دسامبر 1887 چاپ شد دیده شد. هریس از همین مسئله نتیجه میگیرد که احتمالا این اولین مورد از این مد بوده است. با این حال، سربازان ارتش قبل از زنان از ساعتهای مچی استفاده میکردند، صرف نظر از مدهای دیگر، زیرا مردان در دورهی ویکتوریا هرگز از مدهای زنانه پیروی نمیکردند. همچنین برای زنی که در حال شکار، تیراندازی یا سوارکاری بوده ساعت نگاه کردن ضرورتی نداشت و به نظر میرسد که به احتمال زیاد، زنانِ اسب سوار که ساعت مچی زنانه به دست میکردند از مردان نظامی که از خدمت بازمیگشتند، تقلید میکردند. مطمئنا نویسندهی ناشناسی که در نشریهی ساعت سازی مقاله مینویسد هرگز با مردانی که در جنگهای خارج از کشور ساعت مچی به دست میکردند و پس از برگشت به خانه اغلب از ساعت مچی مردانهی خود به عنوان ساعت جیبی استفاده میکردند، روبرو نشده است اما احتمالا زنانی را دیده است که ساعتهای مچی زنانهی خود را هنگام شکار به دست میکردهاند. این رسم که زنان در زمان جنگ در خانه از ادوات جنگی استفاده کنند تاریخی دراز دارد و در زمان جنگ بزرگ و اخیرا پس از حمله به عراق در سال 2003 نیز بسیار چشمگیر بوده است.
2 نظر(ها)
خیلی خیلی عالی بود این مقالتون خسته نیاشید
ممنون از شما
مقاله جالبی بود. همچنین ترجمه بسیار قوی داشت????????. سپاس
ارسال نظر